سرود دانشگاه

مراغه

مراغه مهدِ علم و شهرِ فرهنگ
هنر می‌جوشد اینجا از دلِ سنگ

عیان بین فخرِ والای مراغه
به دانشگاهِ زیبای مراغه

مراغه یک گُلش صد جنّت ارزد
زمینی کآسمانش رشک رشک ورزد

در این دانشگه از گُل‌های اشراق
مُعطّر جلوه‌ها یابی در آفاق

ز دانش پرتو افشان بر همه دهر
خوشا این شهر و خوش! بودن در این شهر

در اینجا حکمت و عرفان پُر آواز
همه درها به سوی آسمان باز

پُر از زیبایی و عشق است اینجا
همه از جامِ حکمت، مست اینجا

سهندش سَر فَراز و صافی‌اش نوش
جانین قوربان دئییب، اووجوندا توتموش

حق اوغروندا گئدیب مینلرجه گنجی
ایگیدلر یوردودور، غیرت گووَنجی

بَزَک‌سه هر یئره-یوردا گؤزَل‌لیک
آشار بوردا، داشار بوردا گؤزَل‌لیک

مراغَه پارلایار یئرده ماراق‌لا
گؤیون گؤیلون آلار مین طَمطَراق‌لا

مراغِه تا زمین باد و زمان باد
گران‌قدر آشنای آسمان باد

به جاهِ آسمان افزوده این شهر
فلک را دست بر سر سوده این شهر

درخشان باد و خُرّم، ماه و سالَش
"خداوندا نگه‌دار از زَوالَش"

مراغه! ای جهان‌شهرِ زمین، تو !
جهان را در هنر دُرّ ثمین، تو !

هماره شاد زی در نعمت و ناز
بلندی، بر بلندی‌ها سر افراز

■ ودود دوستی